بهگفتهی چارلز برمسکو، منتقد سینما، فیلمهای ترسناک نه تنها همچنان پرفروشاند، بلکه مدام در حال تحولاند. از بازتاب بحرانهای اجتماعی تا کشف جنبههای تاریک روان انسان، ژانر وحشت همواره آینهای از اضطرابهای زمانهی ما بوده است.
جوردن پیل (Jordan Peele) کارگردان فیلم تحسینشدهی Get Out (۲۰۱۷) با تلفیق ترس و نقد اجتماعی، زبان تازهای در سینمای وحشت آفرید. استعارههای هوشمندانهی او از تجربهی زیست سیاهپوستان در آمریکا، الهامبخش نسلی از فیلمسازان جوان شد. استودیوی شخصیاش، Monkeypaw Productions، به پرورش همین استعدادهای تازه میپردازد.
رابرت اِگرز (Robert Eggers) از The Witch تا The Lighthouse و Nosferatu، اِگرز دنیای گذشته را بیآنکه به رنگ امروزی درآورد، بازمیسازد. او با دقتی وسواسگونه به جزئیات تاریخی، تماشاگر را به دوران جنون، شهوت و خلسه میبرد.

جین شونبرون (Jane Schoenbrun) در فیلمهایی چون I Saw the TV Glow (۲۰۲۴)، شونبرون مفاهیم ارتباط، هویت و فرهنگ پاپ را از دریچهی تجربهی ترنس و در قالب وحشت جسمانی روایت میکند. او صدای نسل دیجیتال و اضطرابهای درونی آن است.

سهگانهی Terrifier دیمین لیونه (Damien Leone) به یکی از بزرگترین موفقیتهای مستقل سینمای وحشت تبدیل شد. شخصیت Art the Clown اکنون در کنار جیسون و فردی کروگر قرار گرفته است؛ نمادی از عطش بیپایان تماشاگر برای خون و خشونت بیپروا.

رز گلس (Rose Glass) در آثارش چون Saint Maud و Love Lies Bleeding، زنانی را به تصویر میکشد که در جستوجوی معنا، به ورطهی افراط و توهم سقوط میکنند. پایانبندیهای شکوهمند و چندلایهی او تماشاگر را رها نمیکند.

دنی و مایکل فیلیپو (Danny & Michael Philippou) دو برادر استرالیایی که از دل یوتیوب برخاستند، با فیلمهایی چون Talk to Me (۲۰۲۲) و Bring Her Back، تصاویری از نسل جوان و دنیای آنلاین را با خشونتی شوکآور در هم آمیختهاند. حالا دانشجویان سینما آنان را اسطوره میدانند.

فیلم Titane (۲۰۲۱) نخستین فیلم ترسناک جولیا دوکورنو (Julia Ducournau) بود که نخل طلای کن را برد. دوکورنو با ترکیب استعارههای فلسفی و صحنههای خشن، پرچمدار «افراط نوین فرانسوی» است و جهانی از بیگانگی و شور جسمانی میآفریند.

نا هونگ-جین (Na Hong-jin) کارگردان کرهای فیلمهای The Wailing (۲۰۱۶) و نویسندهی The Medium، با دقت و کنترل بینظیر بر فضا و ریتم، عناصر بومی آسیایی را با ساختار سینمای هالیوود درهم آمیخته و وحشتی تازه خلق کرده است.

اری آستر(Ari Aster) با فیلم Hereditary (۲۰۱۸) و سپس Midsommar (۲۰۱۹) به یکی از نامهای پرنشاط در ژانر وحشت تبدیل شد.آثارش کمتر بر شوک صرف تکیه دارند و بیشتر بر بیقراری روانی، فروپاشی خانواده، فاجعه درونی و ترس وجودی تمرکز میکنند.
آستر ثابت کرده که وحشت میتواند خردکننده و عمیق باشد، نه فقط از نوع «جیغ و فرار». اگر دنبال اثری هستی که تا مدتها در ذهنت بماند، آثار آستر گزینهای ممتاز هستند.

تی وست(Ti West) یکی از چهرههای برجستهٔ وحشت مستقل است که با فیلمهایی مثل The House of the Devil (۲۰۰۹) و X (۲۰۲۲) شناخته شد. سبک او ترکیبی از احترام به وحشت کلاسیک (دهههای ۷۰ و ۸۰) و ذوق شخصی تدوین و فضاپردازی است.
اگر دوست داری وحشت با روح مستقل، حسی از نوستالژی، اما از منظر امروز داشته باشی، آثار تی وست میتواند انتخابی عالی باشد.

گیرمو دل تورو(Guillermo del Toro) ، کارگردان مکزیکی و برندهی اسکار، از معدود هنرمندانی است که میتواند میان وحشت و زیبایی، تاریکی و انسانیت تعادل برقرار کند. او در فیلمهایی چون Pan’s Labyrinth (هزارتوی پن) و Crimson Peak، دنیایی خلق میکند که موجوداتش به اندازهی انسانها واقعی و تأثیرگذارند.

تاکاشی شیمیزو(Takashi Shimizu) یکی از پایهگذاران موج «وحشت ژاپنی نوین» است. فیلمهای او بر پایهی اسطورههای بومی و باورهای سنتی ژاپن ساخته شدهاند، اما با زبان سینمای مدرن بیان میشوند.
در کینه، ترس نه از موجودات فراطبیعی، بلکه از “تداوم نفرت انسانی” سرچشمه میگیرد؛ مفهومی که در هر خانه و هر انسان میتواند ریشه بدواند.

گور وربینسکی(Gore Verbinski) با بازسازی درخشان فیلم ژاپنی Ringu توانست وحشت شرقی را به قلب سینمای هالیوود بیاورد. The Ring تلفیقی از ترس روانی، اتمسفر تاریک و روایت مرموز است که مفهوم “نفرین دیجیتال” را بهصورت استعاری به تصویر میکشد.
وربینسکی با مهارت در فضاسازی سرد و استفاده از رنگهای آبی و خاکستری، نوعی اضطراب خزنده میآفریند که حتی پس از پایان فیلم هم در ذهن بیننده باقی میماند.